۱۳۹۶ آبان ۴, پنجشنبه

عنوان تو، متن تو، آرزو تو

هرچه رخ دهد، زندگی از هر مسیری که برود از تو می‌رود. از تو، زیباترین پیش‌آمد زندگی‌ام!
تمام عمر اندوه همراهم بود جز زمان حضور تو، تو فاتح من بودی و من خرسندترین مغلوب جهان. از زیبایی‌ات ناگزیر، محاط ملاحت‌ات. هرچه گفتنی که نداشتم با تو گفتم، تنت همچون آمرزش محکوم به مرگ. بارها میان سینه‌هایت گم شدم، پاهایت کشتم و آن لحظه‌ی واپسین نه به استعاره، که چون مؤمنی متعصب به استقبال مرگ رفتم. آمیختن با تو دست‌انداختن مرگ بود. چشمانت نرم‌خوترین جاندار و لبانت شهوانی‌ترین زنی که به صدای نرمت اهلی‌ترین مرد جهانم کرد. تو تجسم تمام خواهش‌های من بودی جانِ من.

۱۳۹۶ مهر ۲۸, جمعه

حقا که غمت از تو وفادارتر است

زندگی را قانعم، الا سوگواری. سوگواری قناعت بلد نیست، همان‌طور که اندوه. اندوه طماع است و سوگ، حریص. مهجوری به مثابه‌ی جهان‌بینی. هجر امان می‌برد و اندوه هم‌نشین خَلَف آن می‌شود. سوگواری بدیل توست و من حریص ابدی‌ات.

۱۳۹۶ مهر ۲۷, پنجشنبه

۱۳۹۶ مهر ۱۸, سه‌شنبه

کار، رسیدن به تو بود

- گمونم توی زندگیت خیلی هم کاری نکردی نه؟
- نه.

- احتمال باران اسیدی